در سالهای اخیر نسل جدیدی از بازیگران سینما به دنیای هنر معرفی شدند که هر کدامشان در اثرهایی که بازی میکنند، توانستند بییننده را جذب خود کنند. ویژگی این نسل جدید، جوانی آنان است؛ جوانانی که توانستند
استعدادهای خود را تا حد معقولی به معرض نمایش بگذارند و نشان دادند که نسل حال حاضر، قابل اطمینان در بازیگری و هنر سینما هستند و میتوانند پشتوانه خوبی برای هنر ایران باشند. نکته گفتنی دیگر در مورد بازیگران جوان این است که اکثر آنان جوانان تحصیلکردهای هستند و از طرفی در دیگر حیطههای هنر از جمله نقاشی، موسیقی و... دستی بر آتش دارند. یکی از این بازیگران جوان، (الهام حمیدی) است. جوانی که از هفت سالگی در تئاترهای مدرسه شرکت میکرد، چرا که در خانوادهای هنردوست به دنیا آمده است. پدرش در تئاتر فعالیت میکرد و همین امر باعث شد که وی از کودکی با هنر بازیگری آشنا شود. الهام حمیدی چند سال پیش به جرگه متاهلین پیوست... او یک شبه ره صد ساله نرفت، بلکه پلههای ترقی را یکییکی طی کرد تا الهام حمیدی شد. بیشتر مردم او را با (پروانه) سریال (مسافری از هند) میشناسند. وی پیش از اینکه وارد دنیای بازیگری شود، به کلاسهای بازیگری رفت، از طرفی نقاشی را بسیار دوست دارد و آثار زیبایی را خلق میکند... از وی این روزها، شاهد مجموعه (زیر تیغ) هستیم... بازی در نقش دختر (پرویز پرستویی) و فاطمه معتمدآریا دو بازیگر گرانقدر سینمای ایران که تاکنون در نقشهای متفاوتی ظاهر شدهاند. وی میگوید (بازی در کنار این بزرگان درس بزرگی برای من در بازیگری بود، از آنها آموختههای زیادی را کسب کردم و از تجربیاتشان توانستم استفاده کنم.) حمیدی چندی پیش در جشن خانه سینما، بهترین نقش مکمل را از آن خود کرد، تا تواناییهای خود را به اثبات برساند. زمانی که با او به گفتگو نشستیم، سخت درگیر بازی در مجموعه (حضرت یوسف(ع) بود و به تازگی بازی در فیلم (بچههای ابدی) به کارگردانی (پوران درخشنده) را به پایان رسانده، فیلمی که در آن با شهاب حسینی، هادی مرزبان، پانتهآ بهرام، فلور نظری و آهو خردمند همبازی بود. تاکنون از وی نقشهای بسیاری دیدهایم که البته بیشتر در نقش دختران معصوم بازی کرده است. با الهام حمیدی به گفتگو نشستیم، اگر میخواهید از او و همچنین مجموعه (زیر تیغ) بیشتر بدانید، تا پایان این گفتگو با ما همراه باشید.
_ در کجا به دنیا آمدید و چند خواهر و برادرید؟
حمیدی: در هشتم آذرماه سال 1356در تهران به دنیا آمدم و دو برادر از خود کوچکتر دارم.
_ سال 1385 تا به امروز برای شما چگونه گذشت؟
حمیدی: در سال 85 مشغول بازی در مجموعه (زیر تیغ) بودم و پس از آن مشغول فیلم سینمایی پوران درخشنده، در حال حاضر هم در سریال حضرت یوسف(ع) مشغول به کار هستم. در مجموع سال خوبی برای من بود، سالی پربار که باعث شد به تجربیاتم اضافه شود.
_کارهای هنریتان را به اختصار توضیح دهید؟
حمیدی: در معجزه ازدواج، کوی دامون، نقش سنگ، جوان امروز، شهر آشوب، مسافری از هند، باران عشق، سرگیجه، خیلی دور و خیلی نزدیک و... ایفای نقش کردهام.
_و کارهای پخش نشده؟
حمیدی: سریال شهریار، فیلم سینمایی بچههای ابدی و همچنین مجموعه حضرت یوسف(ع) که هنوز در مرحله فیلمبرداری است.
_ کمی از زیر تیغ برایمان صحبت کنید، تصویربرداری این مجموعه چه مدت طول کشید و چند قسمتی است؟
حمیدی: این مجموعه از اول دیماه سال1384 توسط (محمدرضا هنرمند) کلید خورد و تا تیرماه سال 85طول کشید؛ زیر تیغ یک مجموعه 24قسمتی است.
_ بهطور حتم بازی در کنار پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، سیاوش طهمورث و... برای شما رهآوردیهم داشت.
حمیدی: صددرصد، بازی در کنار این افراد تجربه بسیار خوبی برای من به همراه داشت؛ طی هفت ماه تصویربرداری، چیزهای زیادی یاد گرفتم و لحظههای لذتبخشی را سپری کردم.
_ راستی پیام (زیر تیغ) چه بود؟ اینکه یک تصادف و یک ندانم کاری، آن هم در یک لحظه، زندگی انسانها را دچار تحول میکند؟
حمیدی: هر یک از آثار نمایشی، میتواند جزوی از زندگی مردم عادی باشد و در آن به نکاتی اشاره میشود که میتواند در زندگی انسانها بسیار تاثیرگذار باشد. در زیر تیغ به اتفاقاتی اشاره شده که امکان دارد، برای هر یک از ما در زندگی واقعی رخ دهد، اتفاقاتی که میتوان از آن درس گرفت، میتوان از وقوع آن پیشگیری کرد، میتوان تجربه کسب کرد و... در (زیر تیغ) توکل به خداوند و صبر در زندگی گرهگشاست، قصه تمامی آن افراد خاکی، در کوچه پس کوچههای شهرمان نیز همینطور است.
_ (زیر تیغ) یعنی چه؟ چه پیامی برای بیننده دارد؟
حمیدی: (زیر تیغ) داستان فردی است که فشارهای زندگی از هر طرف بر او وارد میشود یا باید زیر این فشارها، کمر خم کند یا نه، امیدش را از دست ندهد و قدعلم کند، به هر حال فشارهای زندگی برروی هر فرد را، میتوان به زیر تیغ تشبیه کرد.
_ لوکیشنهای زیر تیغ در کجاها مقابل دوربین رفت؟
حمیدی: تمامی لوکیشنهای (زیر تیغ)، در تهران و در خیابانهای معلم و سرباز گرفته شد.
_ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
حمیدی: هم اکنون مشغول بازی در سریال حضرت یوسف(ع( هستم و نقش (آشات)، زن حضرت یوسف را بازی میکنم.
_ دوست دارید در هنر ایران تا کجا پیش بروید؟
حمیدی: به هر حال، هر شخصی در حرفه و کار خود دوست دارد، پلههای ترقی را طی و به ایدهآلهای خود دست پیدا کند. من هم تاکنون خدا را شاکرم که توانستم در زمینه کاریام، به موفقیتهایی که دوست داشتم، برسم و امیدوارم با کارهای خوب و متفاوت ظاهر شوم و در نهایت مردم و بینندگان را جلب بازیهای خود کنم.
_ به عنوان بازیگری که سالهای سال در امر بازیگری هستید، به طور معمول در سینمای ایران چه اتفاقی باید بیفتد که به یک بازیگر ،سوپراستار بگویند؟
حمیدی: ببینید، منطق درستی در این زمینه در ایران وجود ندارد. برای مثال رضا کیانیان و خیلی از بازیگران و اساتید در این رده، از طرف جامعه به عنوان یک بازیگر حرفهای و خوب شناخته شدهاند و مردم به همهشان احترام میگذارند، در صورتی که از نظر من، آنها سوپراستار هستند، اما در جامعه هنری ما سوپراستار به کسی اطلاق میشود که فیلمهایش پرفروش است که به نظر من این منطق اشتباه است.
_ فکر میکنید چرا سینمای ایران نسبت به سینمای حرفهای در جهان با استانداردها فاصله دارد؟
حمیدی: باید قبول کنیم، به دلیل نداشتن امکانات کافی و لازم در این وادی، سینمای ما از استانداردهای جهانی فاصله دارد. از طرفی در کنار این کمبود و امکانات، خود ما هم دنبال کارهای کمارزش هستیم و دنبال کارهایی که زحمت کمتری داشته باشند، میرویم.
همچنین زمان کافی را برای کارهایمان در تمام جوانب، لحاظ نمیکنیم و با حداقل امکانات و زمان میخواهیم، کارهایمان را ارایه دهیم که این خود به یک اثر هنری ضربه میزند.
_یک خاطره شیرین در مورد مجموعه زیرتیغ میگویید؟
حمیدی: تمام لحظههای آن!
_ چه اتفاقی افتاد که بازیگر شدید؟
حمیدی: علاقه به این حرفه مرا ترغیب کرد که ادامه دهم و پیگیری کنم، از طرفی تلاش هم باعث شد تا بتوانم به هدف خود برسم.
_ نقش پدر و مادر؟ آیا به شما انتقاد میکنند؟
حمیدی: کم و بیش، اما بیشتر تشویق میکنند.
_ تنها منبع درآمد شما بازیگری است؟
حمیدی: بله.
_ بهترین ساعات زندگی در نگاه شما چه زمانهایی است؟
حمیدی: (سینمایی پاسخ میدهد(، زمانی که در حال خلق یک نقش بسیار خوب هستم، زمانی که میبینم بینندگان از این نقش رضایت کامل دارند و این برای من بسیار لذتبخش است.
- چرا به تازگی برای گفتگو با یک بازیگر خبرنگاران باید آن قدر به تکاپو بیفتند گویا بازیگران دیگر به جامعه مطبوعاتی اعتماد ندارند چرا باید این اتفاق بیفتد?
حمیدی : متاسفانه تعدادی از مطبوعات به جامعه بازیگران کم لطف هستند و با تیترهای جنجالی برای یک بازیگر تبلیغات منفی می کنند . برای خود من بارها پیش آمده که نوشته هایی از جانب خودشان اما از طرف من چاپ کرده اند که اصلا روحم و خبر نداشت و همین امر باعث رنجش من و البته دیگر همکارانم شده است. مصاحبه هایی که اصلا با من صورت نگرفت و جالب این که از طرف من سوال و جواب به چاپ رساندند. به نظر شما این امر صورت خوشی دارد. جالب این که متاسفانه هیچ مرجعی هم برای رسیدگی به این مسایل و مشکلات وجود ندارد امیدوارم مطبوعات در زمینه تبلیغات مثبت برای یک بازیگر عمل کنند و تنها به فروش خود فکر نکنند البته مردم در حال حاضر دیگر کاملا با این تیترها دروغ است و کدام تیتر از سوی هنرپیشه است.
- کدام فیلم ها در سینمای ایران و جهان شما را تحت تاثیر قرار دارد؟
حمیدی : از بین فیلم های ایرانی باید به روسری آبی بچه های آسمان زیر نور ماه هامون و خیلی از فیلم های دیگر اشاره که به مانند فیلم های خارجی در حال حاضر حضور ذهن ندارم..
_ در بین کارهایتان سینمایی ها را بیشتر می پسندند یا تلویزیونی هارا؟
حمیدی: من بیشتر طرفدار کارهای پر محتوی و خوب هستم و برایم تفاوتی نمی کند که سینمایی باشد که تلویزیونی ؟
_ میانه تان با ورزش چگونه است ؟
حمیدی: اگر فرصتی باشد بدم نمی آید.
_ به فوتبال علاقه دارید?
حمیدی: به فوتبال علاقه آنچنانی ندام اما در کل برای ورزشکاران بسیار احترام قایلم طرفدار تیم خاصی نیستم طرفدار تیم ملی هستم آن هم تمامی رشته های ورزشی.
_ هیچجان انگیز ترین روز برای فوتبال را به یاد دارید
حمیدی: روزی که ایران بحرین را شکست داد به جام جهانی راه پیدا کرد من آن دیدار را از نزدیک در ورزشگاه آزادی تماشا می کردم روز بسیار هیجان انگیزی بود آن پیروزی و راهیابی به جام جهانی بسیار غرور آفرین بود.
_ چه کسی بیشتر در موفقیت کاری شما تاثیر گذار بود
حمیدی: پدر در دوران جوانی در تئاتر فعالیت و همچنین آواز هم دنبال می کردند و از صدای بسیار خوبی برخوردارند از او سپاسگذارم که در همه لحظات مشوق من بوده اند من به او افتخار می کنم .
_ فارغ التحصیل حسابداری اما بازیگر آیا ارتباطی بین دو است؟
حمیدی: همیشه حساب و کتاب پول هایی که از دستمزد بازیگری ام باید به من داده شود نداند را دارم اما چه کسی بدهکار و چه کسی بستانکار خدا می داند.
_ از مردم بگویید برخورد آنان با شما در کوچه و خیابان چگونه است ؟
حمیدی: جا دارد از همه مردم عزیز و هنر دوست و بیندگان تشکر کنم چرا که همیشه نسبت به من لطف داشتند در همین جا از همه این عزیزان که مرا برای ادامه کارهایم تشویق کردند سپاسگذارم .
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
به جویبار که در من جاری بود
به ابرها که فکرهای طویلم بودند
به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من
از فصل های خشک گذر می کردند
به دسته های کلاغان
که عطر مزرعه های شبانه را
برای من به هدیه می آوردند
به مادرم که در آینه زندگی می کرد
و شکل پیری من بود
و به زمین که شهوت تکرار من درون ملتهبش را
از تخمه های سبز می انباشت سلامی دوباره خواهم داد
می آیم می آیم می آیم
با گیسویم : ادامه بوهای زیر خاک
با چشمهایم : تجربه های غلیظ تاریکی
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار
می آیم می آیم می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که دوست می دارند
و دختری که هنوز آنجا
در آستانه پرعشق ایستاده سلامی دوباره خواهم داد